بعضی وقت‌ها، مخصوصاً وقتی صاحبش عجله دارد، مداد تقاص تمام این عجله‌ها را می‌دهد و سَرَش می‌شکند، سری که برایش مثل دست‌های بنا، انگشت‌های قالی‌باف و پاهای فوتبالیست است. مداد آه می‌کشد، چون این اتفاق، یعنی از دست دادن سَرِ نازنینش، مساوی است با رویارویی با دشمنش، تراش! تراش در واقع خیرخواه مداد است، اما مداد این را نمی‌داند. دوست خوب در نگاهش، پاک‌کن است. وقت‌هایی که خراب‌کاری به‌ بار می‌آورد، پاک‌کن کمکش می‌کند و قبل از این‌که کسی از ماجرا بویی ببرد، اشتباه را پاک می‌کند. مداد خبر ندارد ‌که برخی از زیباترین آثارش هم به‌دست پاک‌کن از بین رفته، فقط چون دوست قسم‌خورده‌اش محتوایش را نپسندیده است!    


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها